کمک به والدین کودکان کم توجه-بیش فعال/تکانشگر
شیوع بیش فعالی
از هر 100 کودک 5 کودک میتوانند مبتلا به ADHA باشند. پسران 3 برابر بیش از دختران در معرض ابتلا قرار دارند. اغلب این مشکلات قبل از 7 سالگی آغاز میشوند و ممکن است والدین تا وقتی که فرزندشان بزرگتر نشده متوجه مشکل او نگردند. پزشکان نمیدانند که چه چیزی باعث بروز ADHD میگردد ولی مطالعات بر روی مغز انسانها را به فهم علل اجتماعی ADHD نزدیکتر کرده است.
پزشکان معتقدند افراد مبتلا به ADHD فاقد میزان کافی از مواد شیمیایی خاص به نام میانجیهای عصبی در مغز هستند. این مواد شیمیایی به مغز در کنترل کردن رفتار کمک میکند. والدین و آموزگاران باعث ایجاد ADHD در کودک نمیشوند، بلکه آنها میتوانند در فعالیتهای کودک به وی کمک کنند.
علایم ADHD
·مشکل در توجه
·فعالیت بیش از اندازه (بیشفعالی)·
.انجام عمل قبل از فکر کردن به آن (حرکات تکانشی)
انواع بیشفعالی
نوع بیدقت و بدون توجه
در این نوع در فرد نمی تواند روی تکلیفی که به او میدهند و یا یک فعالیت خاص تمرکز داشته باشد. اکثر کودکان دچار ADHD در دقت و توجه کردن دچار مشکل هستند. این دسته از افراد غالبا:
· توجه زیادی به جزئیات ندارند.
· بر بازیها و کارهای مدرسه نمیتوانند تمرکز داشته باشند.
· کارهای مدرسه و فعالیتهای روزانه خود را در منزل تا آخر دنبال نمیکنند و آنها را به پایان نمیرسانند.
· نمیتوانند یک وظیفه یا تکلیف را تمام و کمال انجام دهند.
· اسباب بازیها، کتابها و وسایلشان را اغلب گم میکنند.
نوع تکانشی - بیشفعالی
در این نوع از اختلال فرد بسیار فعال است. و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار میکند. فعالیت بیش از حد معمول، قابل مشاهدهترین مشخصه اختلال ADHD است. کودک بیشفعال همیشه در حال انجام کاری میباشد. ممکن است سطح بیشفعالی با افزایش سن کاهش یابد. این کودکان قبلا از این که راجع به عملی فکر کنند آن را انجام میدهند.
برای مثال این کودکان ممکن است بطور ناگهانی وسط خیابان شروع به دویدن کنند و از یک سمت به سمت دیگر خیابان بدون نگاه کردن حرکت کنند و یا این که از درخت بلندی شروع به بالا رفتن کنند. ممکن است آن ها موقعیتهای خطرناک شگفت زده شوند. گاهی هم هیچ ایده و فکری برای خارج شدن از این وضعیت ندارند. غالبا، فعالیتهای تکانشی و بیشفعالی با هم همواره هستند. مشخصه کودکانی که این اختلال را با هم دارند بدین گونه است:
· بیقراری و ناآرامی
· دویدن مداوم از سویی به سوی دیگر و یا بالا رفتن از چیزی
· پایین آمدن از صندلی وقتی که اجازه این کار را ندارند.
· عدم توانایی در بیسر و صدا بازی کردن
· بیش از حد صحبت کردن
· پاسخدادن ناگهانی و بدون فکر به پرسشی که هنوز تمام نشده است.
· عدم توانایی در صبر کردن برای نوبت خود
· بدون اجازه وسط بازی دیگران پریدن
· وسط صحبت دیگران پریدن
نوع ترکیبی
در این نوع اختلال فرد بسیار فعال است و بدون فکر اقدام به فعالیت و انجام کار مینماید. کودکان با این نوع اختلال نشانههایی از هر دو نوع قبل را که متذکر شویم دارا هستند. آنها در توجهکردن، بیشفعال بودن و کنترل تکانشهای خود دچار مشکل هستند. البته گاهی تمام کودکان بیتوجه هستند و یا اینکه بیش از حد فعالیت میکنند و حرکات تکانشی دارند.
اما در کودکان دچار ADHD این حرکات همیشگی هستند نه استثنایی این رفتارها برای کودک در خانه، مدرسه و با دوستان مشکلات حقیقی ایجاد میکنند در نتیجه اکثر کودکان دچار این اختلال، احساس افسردگی، اضطراب و عدم اطمینان به خود را دارند. این احساسات جزء نشانههای ADHD محسوب نمیشوند و در اثر مشکلات مکرر در خانه و مدرسه در کودک ایجاد میشوند.
چطور میتوان فهمید کودکی مبتلا به ADHD است؟
وقتی علایم ADHD در کودکی مشاهده شود باید توسط یک متخصص ماهر مورد ارزیابی قرار گیرد. این فرد میتواند از کارکنان مدرسه باشد و یا این که در مطب خصوصی مشغول بکار باشد. تنها راه حصول اطمینان، ارزیابی کامل توسط متخصص میباشد. باید در اینجا به دو نکته توجه داشت:
· نباید نظر دیگران را دال بر این که کودکی ADHD است به آسانی پذیرفت.
· این نکته حائز اهمیت است که کودک همراه با ADHD ناتواناییهای دیگران را نیز دارد.
درمان
درمان سریع برای ADHD وجود ندارد اما علایم آن قابل کنترل هستند. والدین و آموزگاران باید به نکات زیر توجه داشته باشند.
· در مورد این اختلال اطلاعات بیشتری کسب کنند.
· برنامه تعلیم و تربیتی خاصی را متناسب با نیازهای کودک ایجاد و طرحریزی نمایند.
· ایجاد طرح دارو درمانی، درصورتی که والدین و پزشک احساس کنند که کودک به دارو درمانی نیاز دارد.
راهنماییهایی برای والدین
· وقتی که فرزندتان کارش را خوب انجام میدهد به او پاداش دهید. در فرزند خود توانایی ایجاد کنید و نیز با او در مورد استعدادهایش صحبت کنید و او را به بکارگیری تواناییهایش تشویق و ترغیب کنید.
· با فرزند خود کاملا واضح و روشن صحبت کنید. برای این کار با پشتکار، مصر و مثبت باشید و خواستههای خود را کاملا برای فرزند خود روشن سازید. به فرزند خود بگویید چه کارهایی را باید انجام دهد نه این که فقط، آنچه را نباید انجام دهد به او گوشزد کنید.
· شیوههایی را برای کنترل رفتار فرزند خود یاد بگیرید این برنامهها عبارتند از: ایجاد جدول برای فعالیتهای فرزندتان، داشتن برنامه برای پاداش، نادیده گرفتن رفتارهای نامطلوب، پیامدهای عادی و غیر طبیعی نتایج و پیامدهای منطقی.
· با مدرسه فرزندتان تماس داشته باشید و برنامه تعلیم و تربیت خاص نیازهای فرزندتان را برای او تنظیم کنید. هر دوی شما (والدین و معلم) بایستی نمونهای از این برنامه را داشته باشید.
· با معلم در تماس باشید و به او بگویید فرزند شما در خانه چه عملکردی دارد و از او بپرسید که در مدرسه چه میکند و آنها را حمایت کنید.
راهنماییهایی برای آموزگاران
باید بدانید که چه موارد خاصی برای دانش آموزان دشوار هستند. برای مثال ممکن است که دانش آموز ADHD در شروع یک کار دچار مشکل باشد در حالی که دانش آموزان دیگر در پایاندادن به یک عمل و شروع عمل بعدی شکل داشته باشند. بنابراین هر یک از این دانش آموزان نیاز به کمکهای متفاوتی دارند.
· به دانش آموزان نشان دهید چگونه از کتاب تکلیف و برنامههای روزانه استفاده کنند. همچنین مهارتها و روشهای یادگیری را به آنها آموزش دهید و آنها را به شکل منظم تقویت (پاداش) کنید.
· به دانش آموزان در فعالیتهای بدنیشان کمک کنید. (برای مثال) به آنها اجازه دهید تا کاری را ایستاده پای تخته سیاه انجام دهند). در بین برنامهها به آنها استراحت دهید.
· با والدین و دانش آموزان هر دو با هم برای نو آوری و اجرای یک برنامه تعلیم و تربیتی متناسب بمنظور نیل به نیازهای دانش آموزان به فعالیت و همکاری بپردازید.
· انتظارات بالا از دانش آموزان داشته باشید اما سعی کنید راههای جدیدی را برای انجام کارها امتحان کنید صبور باشید و شانس دانش آموزان را برای کسب موفقیت بالا ببرید.
نقش روانشناسان مدرسه در کمک به والدین کودکان بیش فعال
روانشناسان مدرسه می توانند در مواجهه با والدین کودکان بیش فعال، برای کاهش موانع مرتبط با مدرسه از برنامه های پیشگیری اولیه و ثانویه استفاده کنند. از دیدگاه پیشگیری اولیه، روانشناسان مدرسه می توانند روابط مثبت اولیا و مربیان(والدین با مدرسه) را توسعه و پرورش دهند.
هووردمپسی و همکاران(2005) اعتقاد دارند که درگیرشدن بهتر والدین می تواند از طریق تغییر و اصلاح تمرینهای مدرسه و معلمان تسهیل شود. اصولی که در رابطه با درگیری والدین به شکل قابل رویت و فعال تنظیم شده باشند و افراد در اجرای آنها متعهد باشند، می توانند روابط والدین با مدرسه را بهبود بخشند(هووردمپسی و همکاران،2005).
روانشناسان مدرسه می توانند یک مشاوره حمایتی را از طریق کار فردی با خانواده ها یا گروههای حمایتی والدین فراهم کنند. برای مثال، برنامه های پدرومادری کردن مبتنی بر مدرسه نظیر برنامه موفقیت تکلیف خانه(پاور، کاروستیس و هابوشه، 2001) ممکن است در اداره و سازماندهی کردن زندگی والدین برای درگیری اثربخش با تکالیف خانه کمک کننده باشند.
15 روش برای کنترل کودکان بیش فعال توسط والدین
شاید خیلی از والدینی که چنین فرزندانی دارند، هنوز نمیدانند که در برابر بیشفعالی کودک خود چه عکسالعملی را باید نشان دهند. راهکارهای زیر ممکن است در این مورد به شما کمک کنند:
1)فرزند شما همان کاری را انجام میدهد که شما انجام میدهید فرزندان شما برای اینکه چگونه در دنیای بیرون رفتار کنند، از رفتار شما الگو میگیرند. شما باید از رفتار خودتان برای راهنمایی فرزندتان کمک بگیرید. اگر میخواهید فرزندتان کلمه «لطفا» را به کار برد، خودتان نباید استفاده از این کلمه را فراموش کنید. اگر میخواهید فرزندتان با صدای بلند صحبت نکند، باید صدای خود را همیشه در حد معقول نگه دارید. فراموش نکنید آنچه که در عمل ثابت میکنید، بسیار مهمتر از آن است که حرفش را میزنید.
2)احساستان را به فرزندتان نشان دهید صادقانه به فرزندتان نشان دهید که رفتار او چه تاثیری در شما می گذارد. احساسات فرزند شما از خود شما تاثیر میپذیرد. شما برای فرزندتان شبیه یک آینه هستید. او احساسات و رفتار شما را دریافت میکند و بازتاب میدهد.
در سن 3 سالگی کودک میتواند احساسات خود را به صورت واقعی نشان دهد. یک مثال ساده؛ وقتی شما میگویید: «من از این زندگی خسته شدهام» و با ضمیر«من» جمله را آغاز میکنید، به فرزندتان این امکان را میدهید که زندگی را از دیدگاه شما ببیند. بنابراین در انتخاب جملاتتان بسیار دقیق باشید.
3)فرزندتان را به کار خوب تشویق کنید وقتی فرزندتان به گونهای رفتار میکند که شما میپسندید، میتوانید او را با جملاتی مثبت تشویق کنید. وقتی فرزندتان تکالیفش را به موقع انجام میدهد، به او بگویید:
"من به داشتن پسر یا دختری مثل تو افتخار میکنم".
4) دوستانه در مقابل فرزندتان زانو بزنید زانو زدن روی زمین بهطوریکه در مقابل فرزندتان قرار بگیرید، یکی از قویترین راههای ارتباط مثبت با او است. وقتی به فرزندتان نزدیک میشوید، به او اجازه میدهید تا از آهنگ صدای شما آنچه را که فکر میکنید، دریافت کند و بر آنچه مورد نظر شماست تمرکز کند. وقتی توجه او را به خود جلب کنید، دیگر لازم نیست با اجبار او را وادار به این کار کنید.
5)برای فرزندتان یک شنونده خوب باشید گوش کردن به عقاید فرزندتان یکی از راههای کنترل کردن آنهاست. فرزند شما برای اینکه نمیتواند عقاید خود را خوب مطرح کند، دچار ناامیدی میشود. شما میتوانید با یک جمله ساده از بروز این ناامیدی جلوگیری کنید؛ مثل «من میدونم تو چه احساسی داری و کاملا درکت میکنم». با این جلمه به او کمک میکنید که بر کشمکشهای درونی خود غلبه کند. به او ثابت میکنید عقاید او مورد احترام شماست.
6)به قولتان عمل کنید. زمانیکه بر اساس قولهایی که دادهاید عمل میکنید، چه خوب و چه بد، فرزندتان به شما اعتماد خواهد کرد و به شما احترام میگذارد. بنابراین وقتی به او قول میدهید پس از مرتب کردن اتاقش او را به پارک میبرید، باید به قولتان عمل کنید. یا وقتی قول میدهید موقعی که با شما به کتابخانه میآید اگر آرام باشد او را به شهر بازی میبرید، ولی او بر خلاف نظر شما عمل میکند، اصلا لازم نیست به او اعتراض کنید. فقط به آنچه که قول داده بودید، عمل نکنید. همیشه عمل کردن بسیار مهمتر از حرف زدن در مورد چیزی است.
7)وسایل با ارزش را از دسترس فرزندتان دور نگه دارید وقتی عینک شما وسیله جالبی برای بازی در نظر فرزندتان است، فراموش نکنید که او نمیداند نباید با خیلی از وسایل ضروری بازی کند. کافی است این وسایل را از دسترس فرزندتان دور کنید.
8)مرزهای مشخص بین خودتان و فرزندتان قرار دهید قبل از اینکه در امور شخصی فرزندتان دخالت کنید، بهتر است از خود بپرسید آیا این دخالت واقعا لازم است؟ بهتر است درخواستها و دستورالعملها و پاسخهای منفی را به حداقل ممکن برسانید تا از بروز کشمکشهای درونی و احساسات ناهنجار جلوگیری کنید.
9) فرزند شما باید بداند که با داد و فریاد کاری از پیش نمیبرد فرزند شما با داد و فریاد چیزی را از شما میخواهد ولی با توجه کردن به داد و فریادهایش او را بیشتر به این کار تشویق میکنید.
در این مواقع به او بگویید نه! یعنی نه! و تحت هیچ شرایطی این کار را برای او انجام نمیدهید. اگر به او بگویید نه یعنی نه، ولی آن کا را برای او انجام دهید، او عادت میکند برای درخواست کوچکترین چیزی ناله و شکایت کند و میداند در نهایت موفق میشود. باید از ایجاد این حس در فرزندتان جلوگیری کنید و به او یاد دهید که باید قوی باشد.
10) خواستههایتان را مثبت و آسان با فرزندتان مطرح کنید اگر خواستههایتان را واضح و ساده با فرزندتان در میان بگذارید، او میداند که شما از او چه انتظاراتی دارید و تفکر او را در یک مسیر مثبت قرار می دهید. برای مثال به جای استفاده از حالت منفی جمله «در را باز نگذار» از حالت مثبت«لطفا در را ببند» استفاده کنید.
11)به فرزندتان مسئولیت و فرصت تجربه دهید وقتی فرزندتان رو به رشد میرود، مسئولیت رفتارش را به خود او واگذار کنید و به او اجازه دهید تا مراحل طبیعی رشد رفتاری را خودش تجربه کند. لازم نیست که همیشه شما مسئولیتهایش را به او گوشزد کنید. با توجه زیاد به فرزندتان حس مسئولیتپذیری را از او سلب میکنید. شما باید به فرزندتان فرصت دهید تا خودش به نتایج منطقی برسد.
12) هر چیزی را یک بار به فرزندتان بگویید و به او فرصت حرکت دهید انتقاد دائم از فرزندتان نه تنها کاری از پیش نمیبرد بلکه فقط باعث خستگی خود شما میشود. اگر میخواهید فرزندتان با شما همکاری کند، بهتر است با یک بازی ساده از او بخواهید کاری را که میخواهید، انجام دهد.
در این بازی شما از فرزندتان در انجام کاری کمک میگیرید، از شماره یک تا شماره 3 بشمارید، با توجه به کاری که به او سپردهاید زمان بین شماره یک تا3 را در نظر بگیرید. اهمیت بازی را به او یادآوری کنید و شروع به شمارش کنید. در این فاصله او باید آن کا را انجام دهد.
13) به فرزندتان ارزش دهید و به او نشان دهید که فرد مهمی است فرزند شما دوست دارد که در امور خانواده سهیم باشد. شما میتوانید با واگذار کردن کارهای خیلی ساده منزل یا کارهایی که فرزندتان میتواند به سادگی از پس آنها بر بیاید، به او فرصت دهید تا نقش خود را بهعنوان یک فرد مهم در امور خانه بازی کند.
این باعث میشود که فرزندتان اهمیت نقش خود را در خانه احساس کند. هر چه کارهای بیشتری به او بسپارید، او بیشتر تلاش میکند. سپردن کارهای بیخطر منزل به فرزندتان باعث میشود
▪ او تبدیل به فردی مسئول شود
▪ اعتماد به نفس در او به وجود آید
▪ به خود شما هم کمک کند.
14) به فرزندتان فرصت دهید خودش از حقوقش دفاع کند در زندگی فرزند شما موقعیتهایی پیش میآید که او باید بتواند از حقوق خود دفاع کند. شما باید این موقعیتها را به صورت ساده برای او فراهم کنید تا درصورت لزوم خود او بتواند از حقوقش بدون کمک شما دفاع کند.
15) لبخند را به چهره فرزندتان هدیه دهید یکی دیگر از راههای کاهش تنش روانی و کشمکشهای درونی فرزندتان این است که با او شوخی کنید. میتوانید وانمود کنید که یک هیولای ضعیف هستید که او میتواند شما را شکست دهد یا صدای حیوانات را تقلید کنید. یک شوخی ساده لبخند را برای شما و فرزندتان به ارمغان میآورد.
کودکان دچار اختلال کم توجهی-بیش فعالی/تکانشگری نیاز به قوانین ثابتی دارند که بتوانند آنها را درک و دنبال کنند. بچه ها برای دنبال کردن این قوانین باید تشویق شوند. والدین این کودکان معمولا از رفتار کودکانشان انتقاد می کنند ولی بهتر است که رفتار مناسب آنها را بیایند و مورد تشویق قرار دهند. والدین باید:
انتظارات، محدودیتها و جهت یابیهای واضح و پایداری فراهم کنند. کودکان دچار اختلال کم توجهی-بیش فعالی/تکانشگری نیاز دارند بدانند که دیگران چه انتظاراتی از آنها دارند.
یک نظام انضباطی موثر تنظیم کنند. والدین باید روشهای پاداش دهی به رفتارهای مناسب و برخورد درست با بدرفتاری را بیاموزند(مثلا جریمه یا محروم کردن).
برای تغییر رفتارهای بیشترمساله ساز، یک برنامه تغییر و اصلاح رفتار ایجاد کنند.چارت های رفتاری که مشخص کننده مسئولیتهای کودک و پاداشهای والدین درقبال اجرای تکالیف او هستند می توانند مفید واقع شوند.
منابع:
سایت دانشنامه رشد
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 19 آذر 1398 (16:31)
- گزارش تخلف مطلب